پرسش :

پیامبران اولوالعزم چه کسانى بودند؟


پاسخ :
خداى متعال در آیه 35 سوره «احقاف» خطاب به پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: (صبر کن همان گونه که پیامبران «اولو العزم» صبر و شکیبائى کردند)؛ «فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ».

در این که منظور از پیامبران «اولو العزم» چه کسانى هستند؟ در میان مفسران گفتگو بسیار است، و پیش از آنکه در این باره تحقیق کنیم، باید معنى «عزم» را بررسى کرد، زیرا «اولوالعزم» به معناى «صاحبان عزم» است.

«عزم» به معناى اراده محکم و استوار است، «راغب» در «مفردات» مى گوید: عزم به معنى تصمیم گرفتن بر انجام کارى است «عَقْدُ الْقَلْبِ عَلى إِمْضاءِ الاَمْرِ».

در قرآن مجید، گاهى «عزم» در مورد «صبر» به کار رفته، مانند: «وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»؛ (کسى که صبر کند و عفو نماید این از عزم امور است).(1)

و گاه به معنى «وفاى به عهد» مانند: «وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِىَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً»؛ (ما به آدم از قبل، عهد کردیم، اما او فراموش کرد و بر سر عهد خود نایستاد).(2)

ولى، با توجه به این که پیامبران صاحب شریعت جدید و آئین تازه، با مشکلات و گرفتارى هاى بیشترى روبرو بودند، و براى مقابله با آن عزم و اراده محکم ترى لازم داشتند، به این دسته از «پیامبران»، «اولو العزم» اطلاق شده است، و آیه مورد بحث نیز، ظاهراً اشاره به همین معنا است.

در ضمن، اشاره اى است به این که پیغمبر اسلام(صلى الله علیه و آله) نیز از همان پیامبران است، زیرا مى گوید: «تو هم شکیبائى کن! آنگونه که پیامبران اولو العزم شکیبائى کردند».

و اگر بعضى «عزم» و «عزیمت» را به معنى «حکم و شریعت» تفسیر کرده اند، به همین مناسبت است، و گرنه «عزم» در لغت به معنى شریعت نیامده است.

به هر حال، طبق این معنى «مِنْ» در «مِنَ الرُّسُل» «تبعیضیه» است، و اشاره به گروه خاصى از پیامبران بزرگ است که صاحب شریعت بوده اند، همانها که در آیه 7 سوره «احزاب» نیز به آنان اشاره شده: «وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثاقَهُمْ وَ مِنْکَ وَ مِنْ نُوح وَ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى وَ عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ مِیثاقاً غَلِیظاً»؛ (به خاطر بیاور، هنگامى را که از پیامبران پیمان گرفتیم، و از تو و از نوح و ابراهیم و موسى و عیسى بن مریم(علیهم السلام)، از همه آنها پیمان محکمى گرفتیم).

در اینجا بعد از ذکر همه انبیاء به صورت جمع، به این پنج پیامبر بزرگ اشاره مى کند، و این دلیل بر ویژگى آنها است.

در آیه 13 سوره «شورى» نیز از آنها سخن مى گوید: «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى وَ عِیسى»؛ (آئینى براى شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود و آنچه را بر تو وحى فرستادیم و بر ابراهیم و موسى و عیسى سفارش نمودیم).

روایات فراوانى در منابع شیعه و اهل سنت نیز، در این زمینه نقل شده است که پیامبران «اولو العزم» همین پنج تن بودند، چنان که در حدیثى از امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) آمده است: «وَ هُمْ خَمْسَةٌ: أَوَّلُهُمْ نُوحٌ، ثُمَّ إِبْراهِیْمُ، ثُمَّ مُوسى، ثُمَّ عِیْسى، ثُمَّ مُحَمَّدٌ(صلى الله علیه وآله».

در حدیث دیگرى از امام على بن الحسین(علیه السلام) آمده است: «مِنْهُمْ خَمْسَةٌ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الْمُرْسَلِیْنَ: نُوحٌ وَ إِبْراهِیْمُ وَ مُوسى وَ عِیْسى وَ مُحَمَّدٌ(صلى الله علیه وآله)»، و هنگامى که راوى سؤال مى کند: «لِمَ سُمُّوا أُولِى الْعَزْمِ»؛ (چرا آنها اولو العزم نامیده شدند)؟ امام(علیه السلام) در پاسخ مى فرماید: «لِأَنَّهُمْ بُعِثُوا إِلى شَرْقِها وَ غَرْبِها، وَ جِنِّها وَ إِنْسِها»؛ (زیرا آنها مبعوث به شرق و غرب و جن و انس شدند).

و باز در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) آمده: «سادَةُ النَّبِیِّیْنَ وَ الْمُرْسَلِیْنَ خَمْسَةٌ وَ هُمْ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ عَلَیْهِمْ دارَتِ الرَّحى: نُوحٌ وَ إِبْراهِیْمُ وَ مُوسى وَ عِیْسى وَ مُحَمَّدٌ(صلى الله علیه و آله)»؛ (بزرگ پیامبران و رسولان پنج نفرند، و آنها پیامبران اولو العزم هستند، و آسیاى نبوت و رسالت بر محور وجود آنها دور مى زند، آنها نوح و ابراهیم و موسى و عیسى و محمّد(صلى الله علیه وآله) بودند).

در تفسیر «درّ المنثور» از «ابن عباس» نیز همین معنى نقل شده، که پیامبران «اولو العزم» همین پنج نفرند.

ولى، بعضى از مفسران، «اولو العزم» را اشاره به پیامبرانى مى دانند که مأمور به پیکار با دشمنان شدند.

بعضى عدد آنها را 313 نفر دانسته، و بعضى همه پیامبران را اولو العزم (صاحبان اراده قوى) مى دانند و مطابق این قول «مِن» در «مِنَ الرُّسُل» بیانیه است نه تبعیضیه.

ولى تفسیر اول، از همه صحیح تر است و روایات اسلامى آن را تأیید مى کند.


پی نوشت:
(1). سوره شورى، آیه 43.
(2). سوره طه، آیه 115.

منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دارالکتب الإسلامیه، چاپ بیست و هفتم، ج 21، ص 394.